التهاب در بازار ارز و صعود به سقف تاریخی خود برای اولینبار پس از حدود دو سال این نگرانی را ایجاد کرده است که دلار بهزودی شاهد یک رالی صعودی خطرناک باشد. اما آیا میتوان به کنترل قیمتها حداقل در میانمدت امیدوار بود؟ در این میان ارز نیمایی چه جایگاهی دارد؟
ارز دونرخی و سمتوسوی حرکت نهایی بازار ارز
در تمامی جهشهای قبلی ارز در دولتهای بعد از جنگ و مواجهه با ارز دونرخی (یکی نرخ رسمی و دولتی و دیگری نرخ بازار) زمانی که دولتها (البته پس از آنکه کار از کار گذاشت) به تغییر نرخ ارز تن در دادند و اجازه رشد قیمتهای رسمی صادر شد، آنچه اتفاق افتاد به تعادل رسیدن قیمت جایی بین نرخ رسمی قبلی و نرخ بازار (بازار سیاه و غیررسمی) بود و در نهایت افت قیمتها در بازار غیررسمی را شاهد بودیم. در شرایط امروز نیز برای کنترل بهتر و حتی کاهش قیمتها در بازار آزاد بهتر است شرایط برای حرکت آزادانهتر دلار نیمایی فراهم شود. بهخصوص اینکه طی چند روز اخیر شاهد بودیم (بنا به اعلام بانک مرکزی در جلسه خود با شرکتهای پتروشیمی) با وجود عرضه دلار با نرخهایی زیر ۲۸ هزار تومان، عملاً بین شرکتهای واردکننده خریداران کافی نداشته است و به بانک (مرکزی) عودت داده شده است.
آژانس انرژی اتمی و دلار
یکی از دلایل رشد نرخ ارز را برخی مرتبط با باز شدن مجدد پرونده ایران در آژانس انرژی اتمی میدانند، اما لحن بیانیه آژانس انرژی اتمی به هیچ عنوان تهدیدآمیز و سختگیرانه نبوده و در مقام مقایسه با تمامی تهدیدهای بینالمللی که توسط کشورهایی نظیر ایالات متحده و اسراییل و نهادهای معتبر بینالمللی نظیر FATF طی سالهای اخیر برای ایران رخ داده عملاً میتوان گفت حداقل از بعد روانی فاقد کوچکترین اثری بر بازارهای ارز و... است و ترسهایی که از روزهای قبل از صدور این قطعنامه بر بازار حاکم بود عملاً حذف شده است.
در واقع امروز نه قطعنامه آژانس، که مواجهه قاطع و سختگیرانه دولت ایران با آن و قطع دوربینهای نظارتی آژانس انرژی اتمی است که بیشتر مایه نگرانی (نگرانی از تشدید تنشها و فاصله گرفتن هرچه بیشتر از دستیابی مجدد به توافق با شش کشور و احیای برجام) سیاسیون و همچنین بازار ارز شده است.
شرایط اقتصادی اثرگذار بر نرخ ارز
دو جهش ارزی قبلی در شرایطی به وجود آمدند که چندین سال اقتصاد درگیر سرکوب نرخ ارز بود در حالی که ماشین خلق پول و تورم بهشدت مشغول کار بودند و رابطه نرخ ارز با قیمتهای واقعی در اقتصاد برهم خورده بود، در حال حاضر اما عدم تعادل جدی وجود ندارد، چون جهش قبلی که اوج آن در تابستان ۹۹ بود، عملاً بسیار فراتر از جبران عدم تعادلهای قبلی بود و از اینرو اکنون پس از دو سال رشد حجم پول و تورم سنگین عملاً میتوان گفت تازه قیمتهای کالا و خدمات خود را با ارز بیست و چند هزارتومانی تنظیم کردهاند، بنابراین اگر بیتدبیری جدی اقتصادی یا تزریق جو روانی منفی خاصی را در جامعه شاهد نباشیم عملاً رشد آرام و نه جهش چشمانداز محتمل در بازار ارز است.
جمعبندی
در بازار امروز ارز و ابعاد سیاسی و اقتصادی اثرگذار بر آن شاهد ظهور نیروهای غیرقابلمهار نیستیم و این امکان وجود دارد بازار با قیمتهایی نه خیلی فراتر از سقف تاریخی ۳۲ هزار تومان به یک تعادل اولیه دست یافته و در آینده با رشد تورم و حجم نقدینگی بهآرامی به سمت ۴۰ هزار تومان تا پایان سال حرکت کند، البته با فرض حفظ شرایط فعلی، در صورت حصول توافق هستهای با توجه به قیمتهای نفت و سایر کامودیتیها، کسب درآمدهای ارزی قابلتوجه و سرکوب ارزی دور از انتظار نیست.
پیشنهاد
تمایل مردم به خرید ارزهای خارجی بهویژه دلار به عنوان یک ابزار سرمایهگذاری، موضوعی غیرقابلکتمان نیست و عدم توجه به آن توسط مقامات حکومتی صرفاً پاک کردن صورت مسئله است و نه روشی برای مواجهه مؤثر با آن؛ ذائقه سرمایهگذاری اشخاص حقیقی و حقوقی در بازار ارز معمولاً به سمت دلار و سپس یورو گرایش دارد، تغییر تدریجی در این ذائقه میتواند برای مدیریت التهاب بازار مؤثر باشد، یوآن یک ارز در حال رشد (رشد از لحاظ افزایش اعتبار در بازار تبادلات بینالملل و نه لزوماً رشد ارزش آن) است و چین نیز یکی از معدود کشورهایی است که ایران رابطه خوبی با آن داشته و امکان دستیابی به ارز آن بسیار بالاست. با توجه به جایگاه جدید چین در اقتصاد جهانی، رابطه ارز این کشور با دلار و یورو متعادل بوده و جفت ارز یورو/یوآن و یوآن/دلار در حجمهای بالا در بازارهای جهانی مورد مبادله قرار میگیرد، در چنین فضایی ایجاد ابزارها و فرصتهای مناسب به منظور سهولت سرمایهگذاری در یوآن به جای دلار و یورو بایستی موردتوجه مسئولان امر قرار گیرد.
- محمدسعید حیدری -تحلیلگر بازارهای مالی
نظر شما